روش یادگیری الحان قرآنی
روش یادگیری الحان قرآنی
بسم الله الرحمن الرحیم
راه اول:
شیوه گوش دادن راهی مرسوم و سنتی بوده و در واقع روشی است که تاریخ آن به قبل ازدسته بندی الحان میرسدبدین ترتیب که شخص علاقمند به فراگیری علم قرائت، پس از گذراندن مقدمات آن، یعنی اصول تجویدی و وقف و ابتدا و ترجمه، به مقتضای صوت خود و به تشخیص چندتن از اساتید مجرب به تقلید از یک استاد مشهور در باب صوت و لحن اهتمام بورزد.استماع تلاوت از قرّاء ممتاز، از طریق نوار های صوتی و تصویری باید به حدی دقیق و منظم باشد که شخص مقلد بتواند عین آن قرائت را پیاده نماید،هرچند در گامهای صوتی پایین تر، ولی لحن باید مطلق و دقیق اجرا شود. رسیدن به این مهارت نیاز به ممارست و تمرین و سعی و تلاش بسیار داشته و حداقل دو تاسه سال زمان مییبرد. البته شیوه تقلید متفاوت است؛ چراکه بعضی از استادان از نظر تنوع نغمات و الحان در حد متوسط هسنتد مانند عبدالباسط، و بعضی دیگر در حد بالا مانند مصطفی اسماعیل و همین تنوع لحنی موجب سختی و طول زمانی در فراگیری سبک می شود. بنا به همین دلیل است که استادان برای آغاز نواز های تحقیق درسی عبدالباسط را پیشنهاد کرده اند. هنگامی که قاری در یک سبک مهارت پیدا کرد استاد وی میتواند براحتی نغمات را به او بشناساند؛ یعنی حین تلاوت تک تک نغمات را مشخصاً جدا کرده و نام آن نغمه را یادآور شود. دراین حالت یاگیری قرائت و الحان به صورت عام و تقلید مطلق بوده و نهایت امر،اسامی الحان فرا گرفته شده، نه خود نغمه؛ چراکه قاری قبلا خود آن را تجربه کرده است.بعد ها قاری می تواند به مقایسه الحان استاد اصلی خود با قرائت سایر اساتید بپردازد. در این روش یادگیری، آیات قرآن کریم به عنوان اسباب آزمایش لحن قرار نگرفته و عظمت و معنویت آن دسخوش بی احترامی نشده اند.
راه دوم:
آموزش عملی(کلاسیک) در این روش، الان و نغمات و فروع آن به صورت یک مبحث تئوری و عملی،مانند: روخوانی، روانخوانی، تجوید، وقف و ابتدا، ترجمه و ... در می آید و قاری بر اساس این روش، پس از فراگیری مقدمات قرائت و تسلط بر روانخوانی و تجوید، توسط یک استاد تحت آموزش قرار میگیرد. به این صورت که یکی از الحان را انتخاب کرده و مراحل مختلف آن را به طور مجزا و مستمر، تمرین و تکرار می کند. تکرار و تمرین و ضبط الحان در ذهن، پایه اصلی یادگیری در الحان است. پس از فراگیری مرحله اول (قرار) شخص قاری، آموخته خود را در این بخش و لحن، در آیه دیگری به کار می بندد و این عمل را به قدری ادامه می دهد که لحن در ذهن به حد ملکه شدن برسد و در خواندن آن مقام، نیاز به فکر و تامل نباشد و خروج لحنی نیز مشهود نشود. این روش آموزشی به ترتیب، در مراحل سه گانه تمامی الحان اعمال شده و سپس تر کیب الحان با یکدیگر آموزش داده می شود. نکته قابل ذکر و حائز اهمیت در شیوه دوم که هم اکنون به عنوان ضعفی در مبحث قرائت پدیدار گشته، ذوق و شوق قاریان برای فراگیری الحان و نغمات، حتی قبل از آن نست که در تجوید و وقف و ابتدا و... به مهارت برسند، در حالی که یادگیری مقامات آخرین مرحله قرائت است. در صورتی که فکر اساسی برای این مشکل نشود درآنده قاریانی پرورش خواهند یافت که قرائتشان فاقد روح و معنا و اصالت خواهد بود