تفاوت مکتب موسیقایی فارسی و عربی
دغاغله در گفتوگو با فارس با اشاره به تفاوت مکاتب موسیقی فارسی و عربی گفت: مکتب موسیقایی عربی با فارسی متفاوت است مانند این که بگوییم زبان فارسی با زبان عربی تفاوت دارد هر چند این دو زبان مشترکات زیادی دارند.
هنگامی که یک قطعه موسیقی میشنویم با توجه به ریتم، نوع ساز و ملودی تشخیص میدهیم که کدام موسیقی هندی، کدام ترکی، کدام عربی و یا فارسی است. به این موضوعات و تفاوتها مکتب موسیقایی میگویند.
موسیقی قرآن برگرفته از مکتب مصر و شامات است
وی با اشاره به اینکه مکتب موسیقایی مصر با ایران متفاوت است گفت: مکتب موسیقی مصر از نوع عربی است که مکتب عربی هم ۵ نوع است؛ «مصر و شامات» شامل کشورهایی چون مصر، سوریه، لبنان، فلسطین و اردن، مکتب موسیقی «شمال آفریقا به جز مصر» شامل کشورهایی مانند تونس، الجزایر، لیبی و مراکش، مکتب موسیقی «عراق» به تنهایی، مکتب «کشورهای حاشیه خلیج فارس بجز عراق» و «موشحات اندلوسی» که اختلاط فرهنگ عربی و اروپایی سبب بوجود آمدن آن شد.
این استاد قرآن کریم در خصوص مکتب تلاوت قاریان قرآن گفت: ریشه موسیقی قرآن در مکتب اول یعنی «مصر و شامات» است و قاریان ایرانی هم از این مکتب طبعیت میکنند به نحوی که اگر یک عرب زبان تلاوت قاری ایرانی را بشنود گمان میکند او مصری است. البته قاریان سایر کشورها خصوصاً عراق اینگونه نیستند و تفاوت موسیقایی در تلاوت آنها کاملاً مشهود است.
دغاغله مکتب موسیقی ایران را متفاوت از موسیقی عربی دانست و گفت: موسیقی ایران کاملاً متفاوت از موسیقی عربی است اما هنگامی که یک قاری میخواهد قرآن بخواند از مکتب موسیقی «مصر و شامات» تبعیت میکند.
مکتب موسیقی مصر در مناطق مختلف این کشور متفاوت است
این استاد قرآن کریم سبک موسیقایی اساتید مصری را تابع مکتب موسیقی «مصر و شامات» دانست و گفت: سبک تلاوت اساتید مصری تابع مکتب مصر و شامات است اما هنگامی که به تلاوت عبدالباسط و منشاوی گوش میدهیم میبینیم این دو تلاوت با هم تفاوتهایی دارند، علت این موضوع آن است که در مناطق مختلف کشور مصر هم مکتب موسیقی تفاوتهایی دارد. مثلاً «مصطفی اسماعیل»، «عبدالعزیز حصان» و «محمود علیالبناء» برای استان الشرقیه مصر هستند و تقریباً مانند یکدیگر تلاوت میکنند و یا قاریانی چون «احمد شبیب»، «زناتی»، «شحات انور» و «طاروتی» همگی در یک شکل میخوانند زیرا همه اهل یک منطقه از مصر هستند.
قاریان ایرانی در لایههای کوچک مکتب موسیقی مصر گمشدهاند
دغاغله با انتقاد از برخی قاریان و یا مسئولان قرآنی کشور مبنی بر ادعای برتری قاریان ایرانی به مصری گفت: قاریان ایرانی از مکتب موسیقی منطقهای مصر هم تبعیت نمیکنند و تنها مقلد برخی از قاریان مصر هستند حال ما با این توان و گم شدن در لایههای کوچک مکتب موسیقی مصر ادعا میکنیم که از قاریان مصری برتری داریم.
تلاوت در ایران فاقد استقلال موسیقایی است
وی ادعای برتری بر قاریان مصری را نیازمند استقلال موسیقایی در تلاوت دانست و گفت: ما زمانی میتوانیم بگوییم از قاریان مصری برتر هستیم که استقلال خود را در مکتب موسیقایی تلاوت ثابت کنیم و زمانی به استقلال میرسیم که دستگاههای موسیقی فارسی را در تلاوت رعایت کنیم.
تنها دو قاری ایرانی در تلاوت از گوشههای موسیقی ایرانی استفاده میکنند
دغاغله با اشاره به استفاده دو قاری اردبیلی از گوشههای موسیقی ایرانی در تلاوت گفت: باید بگویم در این خصوص تلاشهای محدودی از سوی دو قاری اردبیلی یعنی آقایان کرمی و محمدپور صورت گرفته که در تلاوتهایشان برخی از گوشههای موسیقی آذری را به کار میبرند که کاملاً در تلاوتشان مشخص و متفاوت است. این کار بویی از استقلال میدهد اما سایر قاریان به هیچ وجه این گونه نیستند.
قاریان ایرانی وقف و ابتدا را فدای صوت و لحن میکنند
این استاد قرآن کریم در خصوص قاریان پرطرفدار کشور گفت: در ایران چند قاری هستند که طرفداران زیادی دارند اما در تحلیل تلاوت آنها نه تنها استقلال موسیقایی وجود ندارد، بلکه مشاهده میشود آنها فقط به دنبال صوت و لحن هستند و موارد مهمی چون وقف و ابتدا و تجوید را هم فدای صوت و لحن میکنند.
وی با اشاره به ضرورت حفظ قرآن توسط قاریان ایرانی گفت: در بین قاریان ایرانی من به شخصی مانند «کریم منصوری» نمره خوبی میدهم زیرا وی با اینکه تا حدود زیادی مقلد سبک عبدالباسط است اما هم در جذب مخاطب موفق بوده و هم حافظ کل قرآن است.
یک قاری شاخص باید به زبان عربی و حفظ قرآن مسلط باشد
دغاغله حفظ قرآن را سبب ارائه تلاوت معنی محور بیان کرد و گفت: یک قاری شاخص باید ابتدا کل قرآن را حفظ کند، سپس به زبان عربی هم مسلط باشد تا بتواند بر مبنای معنی آیات تلاوت کند. حال قاریان ما اغلب نه حافظ قرآن هستند و نه به زبان عربی مسلط، فقط با صوت و لحن بازی میکنند و با این وجود ما داعیه برتری بر مصریان را هم داریم.
این استاد قرآن کریم با اشاره به اینکه همه علمای مسلمان غیر عربزبان به جز ایرانیها مسلط به عربی هستند گفت: من به کشورهای زیادی سفر کردهام و در همه کشورهای مسلمان غیر عربزبان ندیدم که عالم یا امام جماعت مسجدی به عربی مسلط نباشد حال در کشور ما مراجع، ائمه جماعت و قاریان قرآن عربی نمیدانند و تا وقتی قاری قرآن به زبان عربی مسلط نباشد معنی را نمیفهمد و تا زمانی که معنی را درست نفهمد نمیتواند درست تلاوت کند.
ضرورت پوشیدن لباس متحدالشکل توسط قاریان هنگام تلاوت
دغاغله با انتقاد از نداشتن لباس متحدالشکل در بین قاریان ایرانی گفت: متأسفانه در کشور ما با این همه ادعا حتی لباس متحدالشکل هم در بین قاریان قرآن وجود ندارد. به نظر من شکل خوبی ندارد که قاری قرآن با کت و شلوار که یک لباس غربی است در جایگاه تلاوت قرار گیرد. این در حالی است که همه مسلمان حتی ورود به مسجد با سر برهنه را عیب میدانند.
این استاد قرآن کریم درباره طراحی لباس قاریان قرآن گفت: در این خصوص نیاز به طراحی و خرج هزینههای زیاد نیست در اسلام لباس اول عالمان ابا و امامه است و قاریان قرآن هم میتوانند در هنگام تلاوت از یک ابا استفاده کنند و برای پوشاندن سر هم از یک کلاه مخصوص و یا امامهای که با امامه روحانیون تا حدی متفاوت باشد استفاده کنند.
کشورما در سرعت رشد قاریان و کیفیت تلاوت از همه جلوتر است
دغاغله با اشاره به پیشینه تلاوت در مصر و سرعت رشد قاریان ایرانی گفت: مصریها بیش از ۷۰۰ سال سابقه تلاوت دارند و سابقه ما فقط به سالهای بعد از انقلاب باز میگردد از این رو در مورد سبقت قاریان ایرانی از مصری میتوان گفت با وجود سابقه کم و تربیت قاریان بیشمار و حرفهای ما رشد بسیار خوبی داشته و در سرعت رشد از مصریان پیشتر هستیم.
ادعای برتری نسبت به دیگران مانع پیشرفت میشود
وی در پایان با انتقاد از ادعاهای بیاساس از سوی برخی از مسئولان و یا نخبگان کشور گفت: متأسفانه موضوع سبقت گرفتن قاریان ایرانی از قراء مصری صرفاً یک ادعای بی اساس است و باید بگویم یکی از اشکالاتی که همواره مانع پیشرفت ما میشود همین ادعای برتری در موضوعات مختلف از دیگر ملتها است.